معنی فارسی feudalises
B1فئودالی کردن، اشاره به عملی است که موجب ایجاد یا تقویت نظام فئودالی میشود.
To make or establish a feudal system or apply feudal principles.
- verb
verb
معنی(verb):
To make something feudal.
example
معنی(example):
او معتقد است که رژیم جدید کل سیستم را فئودالی میکند.
مثال:
He believes that the new regime feudalises the entire system.
معنی(example):
فئودالی کردن میتواند به توزیع نابرابر قدرت منجر شود.
مثال:
Feudalises can lead to unequal power distribution.
معنی فارسی کلمه feudalises
:
فئودالی کردن، اشاره به عملی است که موجب ایجاد یا تقویت نظام فئودالی میشود.