معنی فارسی feuillage
B2فویلاج، به مجموع برگ‌ها و شاخ و برگ‌های یک گیاه یا درخت گفته می‌شود.
The leaves and branches of plants or trees collectively.
- NOUN
example
معنی(example):
فویلاج به برگ‌ها و شاخ و برگ‌های درختان و گیاهان اشاره دارد.
مثال:
Feuillage refers to the foliage of trees and plants.
معنی(example):
فویلاج در پاییز به رنگ‌های زنده تبدیل شد.
مثال:
The feuillage turned vibrant colors in the fall.
معنی فارسی کلمه feuillage
:
فویلاج، به مجموع برگ‌ها و شاخ و برگ‌های یک گیاه یا درخت گفته می‌شود.
