معنی فارسی feverishly

B1 /ˈfi.vɚ.ɪʃ.li/

به شدت و با نشاط و اشتیاق زیاد انجام دادن یک کار.

In a manner that is intense and energetic, often indicating urgency.

adverb
معنی(adverb):

With excitement and determination.

معنی(adverb):

With speed; rapidly.

example
معنی(example):

او به شدت کار کرد تا به مهلت برسد.

مثال:

She worked feverishly to meet the deadline.

معنی(example):

طرفداران به شدت برای تیم خود تشویق کردند.

مثال:

The fans cheered feverishly for their team.

معنی فارسی کلمه feverishly

: معنی feverishly به فارسی

به شدت و با نشاط و اشتیاق زیاد انجام دادن یک کار.