معنی فارسی fewest

A2

حداقل تعداد یا مقدار چیزی را توصیف می‌کند و معمولاً برای اسم‌های قابل شمارش به کار می‌رود.

The smallest number of or least amount of something, typically used with countable nouns.

example
معنی(example):

او از بین تمام بچه‌ها کم‌ترین اسباب بازی را دارد.

مثال:

She has the fewest toys of all the children.

معنی(example):

این فروشگاه کم‌ترین تعداد کالاهای حراجی را دارد.

مثال:

This store has the fewest items on sale.

معنی فارسی کلمه fewest

: معنی fewest به فارسی

حداقل تعداد یا مقدار چیزی را توصیف می‌کند و معمولاً برای اسم‌های قابل شمارش به کار می‌رود.