معنی فارسی feyest

B2

فخرآمیزترین، کمّی و کیفیتی که بالاترین حالت را نشان می‌دهد.

The most proud or splendid; greatest in display.

example
معنی(example):

او در لباس زیبا خود فخرآمیزترین به نظر می‌رسید.

مثال:

She looked the feyest in her beautiful dress.

معنی(example):

غروب خورشید زیباترین منظره‌ای بود که هرگز دیده بودم.

مثال:

The sunset was the feyest sight I had ever seen.

معنی فارسی کلمه feyest

: معنی feyest به فارسی

فخرآمیزترین، کمّی و کیفیتی که بالاترین حالت را نشان می‌دهد.