معنی فارسی feyness
B2خصوصیات و ویژگیهای جادویی یا غیرعادی که به موجودات یا مکانها نسبت داده میشود.
The quality of being supernatural or magical, often in a whimsical way.
- NOUN
example
معنی(example):
فِرَنگِ جنگل آن را جادویی میکرد.
مثال:
The feyness of the forest made it feel magical.
معنی(example):
فِرَنگ او در شیوه غیرعادی صحبت کردنش مشخص بود.
مثال:
Her feyness was evident in her whimsical way of speaking.
معنی فارسی کلمه feyness
:خصوصیات و ویژگیهای جادویی یا غیرعادی که به موجودات یا مکانها نسبت داده میشود.