معنی فارسی fi. fa.
B1مخففهایی که در ارتباط با یادگیری موسیقی و نتنویسی استفاده میشود.
Abbreviations commonly referenced in music theory or notation.
- noun
noun
معنی(noun):
In English law, a writ of execution issued after judgment obtained in a legal action for debt or damages.
example
معنی(example):
فی. فا. اغلب در نتهای موسیقی استفاده میشود.
مثال:
Fi. fa. is often used in musical notations.
معنی(example):
او فی. فا. را مطالعه کرد تا مقیاسهای موسیقایی را بهتر بفهمد.
مثال:
He studied fi. fa. to better understand musical scales.
معنی فارسی کلمه fi. fa.
:
مخففهایی که در ارتباط با یادگیری موسیقی و نتنویسی استفاده میشود.