معنی فارسی fianchettoes

B1

تکنیکی در شطرنج که در آن پیادهایِ خارجی به جلو حرکت می‌کنند تا حامی مهره‌های درشت شوند.

A chess opening in which a pawn is moved forward to support a bishop.

verb
معنی(verb):

To play a fianchetto.

example
معنی(example):

بازیکن شطرنج از فینچتو برای توسعه مهره‌هایش استفاده کرد.

مثال:

The chess player used fianchettoes to develop their pieces.

معنی(example):

فینچتوها می‌توانند در شطرنج یک دفاع قوی ایجاد کنند.

مثال:

Fianchettoes can create a strong defense in chess.

معنی فارسی کلمه fianchettoes

: معنی fianchettoes به فارسی

تکنیکی در شطرنج که در آن پیادهایِ خارجی به جلو حرکت می‌کنند تا حامی مهره‌های درشت شوند.