معنی فارسی fiant

B1

وجود داشتن، به حقیقت پیوستن ایده‌ها یا برنامه‌ها.

To exist or to come into being, especially ideas or plans.

example
معنی(example):

ما می‌خواهیم برنامه‌های‌مان در دنیای واقعی وجود داشته باشند.

مثال:

We want our plans to fiant in the real world.

معنی(example):

آنها امیدوارند ایده‌های‌شان به محصولات واقعی تبدیل شوند.

مثال:

They hope to fiant their ideas into actual products.

معنی فارسی کلمه fiant

: معنی fiant به فارسی

وجود داشتن، به حقیقت پیوستن ایده‌ها یا برنامه‌ها.