معنی فارسی fibered
B1فیبر شده، به موادی اشاره دارد که از الیاف تشکیل شدهاند و عموماً برای افزایش خاصیت تنفس یا استقامت استفاده میشود.
Describing material that consists of fibers, enhancing its properties.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه فیبر شده است و این باعث میشود که قابل تنفس باشد.
مثال:
The cloth is fibered, making it breathable.
معنی(example):
مواد فیبر شده معمولاً در ساخت و ساز استفاده میشوند.
مثال:
Fibered materials are often used in construction.
معنی فارسی کلمه fibered
:
فیبر شده، به موادی اشاره دارد که از الیاف تشکیل شدهاند و عموماً برای افزایش خاصیت تنفس یا استقامت استفاده میشود.