معنی فارسی fiberized

B1

فیبر شده، به حالتی اطلاق می‌شود که یک ماده به الیاف تبدیل شده است و ویژگی‌های خاصی را به دست می‌آورد.

Referring to a material that has been converted into fibers for enhanced properties.

example
معنی(example):

پلیمر فیبر شده دارای استحکام مکانیکی عالی است.

مثال:

The fiberized polymer has excellent mechanical strength.

معنی(example):

پس از فیبر شده، ماده سبک‌تر شد.

مثال:

After fiberized, the material became lightweight.

معنی فارسی کلمه fiberized

: معنی fiberized به فارسی

فیبر شده، به حالتی اطلاق می‌شود که یک ماده به الیاف تبدیل شده است و ویژگی‌های خاصی را به دست می‌آورد.