معنی فارسی fibra

B1

فیبر، ماده‌ای طبیعی که به سلامت روده کمک می‌کند و در میوه‌ها، سبزیجات، و غلات یافت می‌شود.

A form of carbohydrate that the body cannot digest, important for digestive health.

example
معنی(example):

فیبر جزء ضروری رژیم غذایی سالم است.

مثال:

Fibra is an essential component of a healthy diet.

معنی(example):

بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات سرشار از فیبر هستند.

مثال:

Many fruits and vegetables are rich in fibra.

معنی فارسی کلمه fibra

: معنی fibra به فارسی

فیبر، ماده‌ای طبیعی که به سلامت روده کمک می‌کند و در میوه‌ها، سبزیجات، و غلات یافت می‌شود.