معنی فارسی fibroblast
B1فیبروبلاستها سلولهای مهمی در بافت همبند هستند که به ترمیم و حفظ ساختار پوست و بافتها کمک میکنند.
A type of cell in connective tissue responsible for the synthesis of extracellular matrix and collagen.
- noun
noun
معنی(noun):
A cell found in connective tissue that produces fibers, such as collagen.
example
معنی(example):
فیبروبلاستها سلولهایی هستند که کلاژن و سایر الیاف را تولید میکنند.
مثال:
Fibroblasts are cells that produce collagen and other fibers.
معنی(example):
فرایند بهبود زخمها به طور قابل توجهی شامل فیبروبلاستها است.
مثال:
The healing process of wounds involves fibroblasts significantly.
معنی فارسی کلمه fibroblast
:
فیبروبلاستها سلولهای مهمی در بافت همبند هستند که به ترمیم و حفظ ساختار پوست و بافتها کمک میکنند.