معنی فارسی fibrochondroma

B1

فیبروکندروم، یک تومور غیر سرطانی است که معمولاً در نواحی استخوانی ایجاد می‌شود و از بافت فیبروغضروفی تشکیل شده است.

A benign tumor composed of fibrocartilage that typically occurs in bone or cartilage.

example
معنی(example):

فیبروکندروم یک تومور خوش‌خیم است که از بافت فیبروغضروفی به وجود می‌آید.

مثال:

A fibrochondroma is a benign tumor that arises from fibrocartilaginous tissue.

معنی(example):

او برای برداشتن یک فیبروکندروم از زانویش جراحی کرد.

مثال:

She had surgery to remove a fibrochondroma from her knee.

معنی فارسی کلمه fibrochondroma

: معنی fibrochondroma به فارسی

فیبروکندروم، یک تومور غیر سرطانی است که معمولاً در نواحی استخوانی ایجاد می‌شود و از بافت فیبروغضروفی تشکیل شده است.