معنی فارسی fibropericarditis

B2

فیبروپریکاردیت به التهاب غشای اطراف قلب گفته می‌شود که ناشی از تجمع بافت فیبروزی است.

An inflammation of the pericardium characterized by fibrous tissue build-up.

example
معنی(example):

فیبروپریکاردیت می‌تواند باعث درد قفسه سینه شود.

مثال:

Fibropericarditis can cause chest pain.

معنی(example):

پزشکان معمولاً فیبروپریکاردیت را با دارو درمان می‌کنند.

مثال:

Doctors often treat fibropericarditis with medication.

معنی فارسی کلمه fibropericarditis

: معنی fibropericarditis به فارسی

فیبروپریکاردیت به التهاب غشای اطراف قلب گفته می‌شود که ناشی از تجمع بافت فیبروزی است.