معنی فارسی fices
B1دفاتر، جایی که کارمندان برای انجام کارهای اداری و مدیریتی در آنجا تجمع میکنند.
Offices; places where professional activities are conducted.
- NOUN
example
معنی(example):
دفاتر شرکت در مرکز شهر واقع شدهاند.
مثال:
The fices of the company are located downtown.
معنی(example):
او برای جمعآوری اطلاعات به چندین دفتر مراجعه کرد.
مثال:
She visited several fices to gather information.
معنی فارسی کلمه fices
:
دفاتر، جایی که کارمندان برای انجام کارهای اداری و مدیریتی در آنجا تجمع میکنند.