معنی فارسی fictionalised
B2تخیلی کردن به معنای ایجاد یا بازآفرینی داستانی بر اساس واقعیت، به طوری که برخی از جزئیات ممکن است تغییر کند یا به دقت نمایی ارائه نشود.
To make something fictional; to transform real events into a narrative form.
- verb
verb
معنی(verb):
To retell something real as if it were fiction, especially by fabricating falsehoods
معنی(verb):
To convert something into a novel or other dramatic work
example
معنی(example):
نویسنده وقایع دوران کودکیاش را به صورت داستانی روایت کرد.
مثال:
The author fictionalised the events of her childhood.
معنی(example):
او داستان را به گونهای داستانی کرد تا هیجانانگیزتر شود.
مثال:
He fictionalised the story to make it more exciting.
معنی فارسی کلمه fictionalised
:
تخیلی کردن به معنای ایجاد یا بازآفرینی داستانی بر اساس واقعیت، به طوری که برخی از جزئیات ممکن است تغییر کند یا به دقت نمایی ارائه نشود.