معنی فارسی field glasses
B1دوربینهای دو چشمی، ابزار دیدن اشیاء دور از نزدیکتر، معمولا در فعالیتهای طبیعتگردی یا تماشای پرندگان استفاده میشوند.
Binoculars designed for outdoor use, suitable for observing distant objects.
- noun
noun
معنی(noun):
Binoculars.
example
معنی(example):
من از دوربین دو چشمی برای تماشای پرندگان از فاصله استفاده کردم.
مثال:
I used field glasses to watch the birds from a distance.
معنی(example):
دوربینهای دو چشمی برای تماشای پرندگان ضروری هستند.
مثال:
Field glasses are essential for birdwatching.
معنی فارسی کلمه field glasses
:
دوربینهای دو چشمی، ابزار دیدن اشیاء دور از نزدیکتر، معمولا در فعالیتهای طبیعتگردی یا تماشای پرندگان استفاده میشوند.