معنی فارسی field note

B1

یادداشتی که در یک مکان خاص برای جمع‌آوری داده‌ها یا مشاهدات نوشته می‌شود.

A note written on-site to record observations or data related to a particular study.

example
معنی(example):

او یادداشتی در مورد مشاهداتش در طول پیاده‌روی نوشت.

مثال:

She wrote a field note about her observations during the hike.

معنی(example):

یادداشت‌های میدانی برای جمع‌آوری دقیق داده‌ها ضروری هستند.

مثال:

Field notes are essential for accurate data collection.

معنی فارسی کلمه field note

: معنی field note به فارسی

یادداشتی که در یک مکان خاص برای جمع‌آوری داده‌ها یا مشاهدات نوشته می‌شود.