معنی فارسی field-craft
B2مهارتهای میدانی، تواناییها و دانش لازم برای زندگی در محیطهای طبیعی و کار با منابع طبیعی.
The skills and knowledge required to survive and thrive in natural environments.
- NOUN
example
معنی(example):
مهارتهای میدانی برای بقا در طبیعت بسیار مهم است.
مثال:
Field-craft is important for survival in the wilderness.
معنی(example):
او در طول آموزش خارج از منزل مهارتهای میدانی را یاد گرفت.
مثال:
He learned field-craft during his outdoor training.
معنی فارسی کلمه field-craft
:
مهارتهای میدانی، تواناییها و دانش لازم برای زندگی در محیطهای طبیعی و کار با منابع طبیعی.