معنی فارسی fifth column
B2گروه یا افرادی که در یک کشور دشمنی می‌کنند و به نفع دشمن عمل می‌کنند.
A group within a nation that collaborates with an enemy, often in a time of conflict.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of people which clandestinely undermines a larger group, such as a nation, to which it is expected to be loyal.
example
معنی(example):
جاسوس‌ها بخشی از ستون پنجم دشمن بودند.
مثال:
The spies were part of the enemy's fifth column.
معنی(example):
در زمان‌های جنگ، یک ستون پنجم می‌تواند از درون تلاش‌ها را تضعیف کند.
مثال:
In times of war, a fifth column can undermine the effort from within.
معنی فارسی کلمه fifth column
:
گروه یا افرادی که در یک کشور دشمنی می‌کنند و به نفع دشمن عمل می‌کنند.
