معنی فارسی figtrees
B1جمع شکل متصل برای درخت انجیر.
The plural form of figtree, referring to multiple fig trees.
- NOUN
example
معنی(example):
این منطقه به خاطر درختان انجیرش معروف است.
مثال:
The area is known for its figtrees.
معنی(example):
بسیاری از درختان انجیر خیابانهای روستا را خطکشی میکنند.
مثال:
Many figtrees line the streets of the village.
معنی فارسی کلمه figtrees
:
جمع شکل متصل برای درخت انجیر.