معنی فارسی figure-skate

B1

اسکیت‌کردن، عملی که در آن فرد با اسکیت‌های ویژه بر روی یخ حرکات هنری انجام می‌دهد.

To skate on ice in a manner that involves artistic movements and techniques.

example
معنی(example):

برای اسکیت‌کردن، شما نیاز به تمرین منظم دارید.

مثال:

To figure-skate, you need to practice regularly.

معنی(example):

بسیاری از مردم از تماشای دیگران که در مسابقات اسکیت می‌کنند لذت می‌برند.

مثال:

Many people enjoy watching others figure-skate in competitions.

معنی فارسی کلمه figure-skate

: معنی figure-skate به فارسی

اسکیت‌کردن، عملی که در آن فرد با اسکیت‌های ویژه بر روی یخ حرکات هنری انجام می‌دهد.