معنی فارسی filate

B1

فیلات، به معنای پیچاندن یا بستن رشته‌ها به شکل محکم.

To twist or bind threads together tightly.

example
معنی(example):

فیلات به معنای به دور هم پیچیدن رشته‌ها به طور محکم است.

مثال:

To filate means to wind threads together tightly.

معنی(example):

او می‌داند چگونه نخ‌ها را برای پروژه بافتنی‌اش فیلات کند.

مثال:

She knows how to filate the yarn for her knitting project.

معنی فارسی کلمه filate

: معنی filate به فارسی

فیلات، به معنای پیچاندن یا بستن رشته‌ها به شکل محکم.