معنی فارسی filibustering
C1فیلاباستر به عملیاتی اشاره دارد که در آن افراد به منظور جلوگیری از پیشرفت تصمیمها، مدت طولانی سخنرانی میکنند.
The act of using prolonged speech or other tactics to delay legislative action.
- verb
verb
معنی(verb):
To take part in a private military action in a foreign country.
معنی(verb):
To use obstructionist tactics in a legislative body.
example
معنی(example):
فیلاباستر میتواند بحثها را در سنای ایالات متحده طولانیتر کند.
مثال:
Filibustering can prolong debates in the Senate.
معنی(example):
برخی از قانونگذاران برای اطمینان از شنیده شدن نظراتشان به فیلاباستر متوسل میشوند.
مثال:
Some legislators resort to filibustering to ensure their views are heard.
معنی فارسی کلمه filibustering
:
فیلاباستر به عملیاتی اشاره دارد که در آن افراد به منظور جلوگیری از پیشرفت تصمیمها، مدت طولانی سخنرانی میکنند.