معنی فارسی filionymic
B2واژهای در زبانشناسی که به نامهای خانواده و نسل اشاره دارد.
Referring to names derived from family lineage or ancestry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در زبانشناسی، 'filionymic' به نامهایی اشاره دارد که از نسل و خویشاوندی ناشی میشوند.
مثال:
In linguistics, 'filionymic' relates to names derived from lineage.
معنی(example):
بسیاری از فرهنگها سنتهای فیلونیسمی دارند که نسل را پیگیری میکنند.
مثال:
Many cultures have filionymic traditions that trace ancestry.
معنی فارسی کلمه filionymic
:
واژهای در زبانشناسی که به نامهای خانواده و نسل اشاره دارد.