معنی فارسی filla
B1پر کردن یک فرم یا مدرک به صورت کامل.
To fill out or complete a form or document.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً مطمئن شوید که فرم را به طور کامل پر کنید.
مثال:
Please, make sure to filla the form completely.
معنی(example):
برای درخواست شغل، شما باید هر بخش را با دقت پر کنید.
مثال:
To apply for the job, you need to filla every section carefully.
معنی فارسی کلمه filla
:
پر کردن یک فرم یا مدرک به صورت کامل.