معنی فارسی film-making
B1فرآیند تولید و ساخت فیلم که شامل مراحل مختلفی همچون پیشتولید، تولید و پستولید است.
The process of creating a film, which involves various stages such as pre-production, production, and post-production.
- NOUN
example
معنی(example):
تولید فیلم به همکاری زیادی نیاز دارد.
مثال:
Film-making requires a lot of teamwork.
معنی(example):
او در یک کارگاه آموزشی در مورد تکنیکهای تولید فیلم شرکت کرد.
مثال:
She attended a workshop on film-making techniques.
معنی فارسی کلمه film-making
:
فرآیند تولید و ساخت فیلم که شامل مراحل مختلفی همچون پیشتولید، تولید و پستولید است.