معنی فارسی filterability
B2قدرت یا قابلیت یک ماده (مانند آب) برای عبور از فیلتر و جداسازی از مواد دیگر.
The ability of a substance to be filtered or to pass through a filter.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت فیلتر کردن آب تعیین میکند که چقدر به راحتی میتواند تصفیه شود.
مثال:
The filterability of water determines how easily it can be cleaned.
معنی(example):
قابلیت فیلتر کردن بالا برای سیستمهای تصفیه آب کارآمد مهم است.
مثال:
High filterability is important for efficient water treatment systems.
معنی فارسی کلمه filterability
:
قدرت یا قابلیت یک ماده (مانند آب) برای عبور از فیلتر و جداسازی از مواد دیگر.