معنی فارسی finesser

B1

فینس به شخصی اطلاق می‌شود که در برقراری ارتباط و مدیریت وضعیت‌های حساس ماهر است.

A person skilled in handling or managing delicate situations or negotiations.

example
معنی(example):

او به عنوان یک شخص با فینس در هنر مذاکره شناخته می‌شد.

مثال:

He was known as a finesser in the art of negotiation.

معنی(example):

یک فینس خوب می‌تواند موقعیت‌های دشوار را به راحتی مدیریت کند.

مثال:

A skilled finesser can navigate tricky situations with ease.

معنی فارسی کلمه finesser

: معنی finesser به فارسی

فینس به شخصی اطلاق می‌شود که در برقراری ارتباط و مدیریت وضعیت‌های حساس ماهر است.