معنی فارسی finger paints
A2رنگهایی که برای نقاشی با انگشتان طراحی شدهاند و معمولاً برای هنرهای دستی به کار میروند.
Paints made for application with fingers, used for arts and crafts.
- verb
verb
معنی(verb):
To paint using fingerpaint.
example
معنی(example):
او رنگهای انگشتی مختلفی به قرار بازی آورد.
مثال:
She brought different finger paints to the playdate.
معنی(example):
میتوان از رنگهای انگشتی برای ساختن اثر دست و هنر استفاده کرد.
مثال:
Finger paints can be used to make handprints and art.
معنی فارسی کلمه finger paints
:
رنگهایی که برای نقاشی با انگشتان طراحی شدهاند و معمولاً برای هنرهای دستی به کار میروند.