معنی فارسی finger-painted

B1

نقاشی کردن با انگشت، تکنیکی است که در آن از انگشتان برای ایجاد طرح یا تصویر استفاده می‌شود.

To paint with the fingers, typically in a free and expressive style.

verb
معنی(verb):

To paint using fingerpaint.

example
معنی(example):

کودک با انگشتان خود یک تصویر رنگارنگ نقاشی کرد.

مثال:

The child finger-painted a colorful picture.

معنی(example):

او در کلاس هنر روی بوم با انگشتان خود نقاشی کرد.

مثال:

She finger-painted on the canvas during the art class.

معنی فارسی کلمه finger-painted

: معنی finger-painted به فارسی

نقاشی کردن با انگشت، تکنیکی است که در آن از انگشتان برای ایجاد طرح یا تصویر استفاده می‌شود.