معنی فارسی finiking

B1

فینیک کردن به معنی تزیین یا بهبود زیاد در جزئیات است.

The act of making excessively fine or intricate improvements or adjustments.

example
معنی(example):

او ساعت‌ها به فینیک کردن ارائه‌اش برای جلسه پرداخت.

مثال:

He spent hours finiking his presentation for the meeting.

معنی(example):

فینیک کردن ممکن است روند کاری شما را کند کند.

مثال:

Finiking may slow down your work process.

معنی فارسی کلمه finiking

: معنی finiking به فارسی

فینیک کردن به معنی تزیین یا بهبود زیاد در جزئیات است.