معنی فارسی finmark
B1finmark، علامتی بر روی باله ماهی که نشاندهنده گونه خاصی است.
A mark or characteristic on a fin used to identify species.
- NOUN
example
معنی(example):
finmark مشخصه گونه ماهی را نشان داد.
مثال:
The finmark indicated the species of the fish.
معنی(example):
علمای زیستشناسی از finmarks برای شناسایی جمعیتهای مختلف استفاده میکنند.
مثال:
Scientists use finmarks to identify different populations.
معنی فارسی کلمه finmark
:
finmark، علامتی بر روی باله ماهی که نشاندهنده گونه خاصی است.