معنی فارسی finspot
A2فیناسپات، مکانی که برای فعالیت ماهیگیری محبوب است.
A location that is popular for fishing activities.
- NOUN
example
معنی(example):
فیناسپات یک مکان محبوب برای ماهیگیری است.
مثال:
The finspot is a popular location for fishing.
معنی(example):
بسیاری از ماهیگیران در فیناسپات در آخر هفته جمع میشوند.
مثال:
Many fishermen gather at the finspot during the weekends.
معنی فارسی کلمه finspot
:
فیناسپات، مکانی که برای فعالیت ماهیگیری محبوب است.