معنی فارسی fire/fire

B1

آتش، یک ماده سرخ و داغ ناشی از احتراق، که می‌تواند به عنوان منبع نور و گرما استفاده شود و در برخی موارد خطرناک است.

The visible effect of combustion characterized by a luminescent gas and heat, which can provide light and warmth but can also be hazardous.

example
معنی(example):

آتش در حال بزرگ‌تر شدن است و ما باید کمک بخواهیم.

مثال:

The fire is getting bigger and we need to call for help.

معنی(example):

او از آتش برای پختن غذا در هنگام کمپینگ استفاده کرد.

مثال:

He used fire to cook his meal while camping.

معنی فارسی کلمه fire/fire

:

آتش، یک ماده سرخ و داغ ناشی از احتراق، که می‌تواند به عنوان منبع نور و گرما استفاده شود و در برخی موارد خطرناک است.