معنی فارسی fire control
B1کنترل آتش، مجموعه اقداماتی است که برای مدیریت و به حداقل رساندن خطرات آتشسوزی انجام میشود.
The practice of controlling and managing fire to prevent it from spreading.
- NOUN
example
معنی(example):
کنترل آتش برای جلوگیری از آتشسوزیهای طبیعی ضروری است.
مثال:
Fire control is essential for preventing wildfires.
معنی(example):
آنها پس از حادثه آخر، تدابیر کنترل آتش را اجرا کردند.
مثال:
They implemented fire control measures after the last incident.
معنی فارسی کلمه fire control
:
کنترل آتش، مجموعه اقداماتی است که برای مدیریت و به حداقل رساندن خطرات آتشسوزی انجام میشود.