معنی فارسی fire warden
B1نگهبان آتش، فردی است که مسئولیت نظارت بر ایمنی در برابر آتش سوزی را دارد و باید اطمینان حاصل کند که تجهیزات و پروتکلهای ایمنی رعایت میشوند.
A person responsible for ensuring fire safety in a building or area.
- NOUN
example
معنی(example):
نگهبان آتش وسایل ایمنی را بررسی کرد.
مثال:
The fire warden checked the safety equipment.
معنی(example):
هر ساختمان برای موارد اضطراری به یک نگهبان آتش نیاز دارد.
مثال:
Every building needs a fire warden for emergencies.
معنی فارسی کلمه fire warden
:
نگهبان آتش، فردی است که مسئولیت نظارت بر ایمنی در برابر آتش سوزی را دارد و باید اطمینان حاصل کند که تجهیزات و پروتکلهای ایمنی رعایت میشوند.