معنی فارسی fire-fighting

B1

عملیات خاموش کردن آتش و نجات جان‌ها، که نیازمند مهارت و تجهیزات خاص است.

The act of extinguishing fires and rescuing lives, requiring skill and specialized equipment.

example
معنی(example):

خاموش کردن آتش نیاز به تجهیزات خاص و پرسنل آموزش‌دیده دارد.

مثال:

Fire-fighting requires special equipment and trained personnel.

معنی(example):

خاموش کردن آتش مؤثر می‌تواند جان و مال را نجات دهد.

مثال:

Effective fire-fighting can save lives and property.

معنی فارسی کلمه fire-fighting

: معنی fire-fighting به فارسی

عملیات خاموش کردن آتش و نجات جان‌ها، که نیازمند مهارت و تجهیزات خاص است.