معنی فارسی fire-fights
B1نبرد با آتش، در موقعیتهایی که آتشنشانان برای کنترل آتش در حال مبارزه هستند، به کار میرود.
Engagement in combat against fires, typically involving efforts to extinguish flames.
- noun
noun
معنی(noun):
A skirmish involving an exchange of gunfire.
example
معنی(example):
آتشنشانان اغلب در نبردهای آتش برای کنترل آتش شرکت میکنند.
مثال:
The firefighters often engage in fire-fights to control blazes.
معنی(example):
در طول نبرد آتش، آنها با هم کار کردند تا شعلهها را خاموش کنند.
مثال:
During the fire-fight, they worked together to put out the flames.
معنی فارسی کلمه fire-fights
:
نبرد با آتش، در موقعیتهایی که آتشنشانان برای کنترل آتش در حال مبارزه هستند، به کار میرود.