معنی فارسی firebomb

C1

بمب آتش‌زا دستگاهی است که برای ایجاد آتش یا حرارت در محل هدف استفاده می‌شود، معمولاً به صورت نظامی.

An explosive weapon designed to cause fire and destruction in a specific target area.

noun
معنی(noun):

A weapon that causes fire, an incendiary weapon.

verb
معنی(verb):

To attack with a firebomb.

مثال:

The rioters firebombed the parked car.

example
معنی(example):

یک بمب آتش‌زا برای ایجاد ویرانی در مقیاس وسیع طراحی شده است.

مثال:

A firebomb is designed to cause large-scale destruction.

معنی(example):

در طول جنگ، بمباران آتش‌زا به عنوان یک تاکتیک نظامی استفاده می‌شد.

مثال:

During the war, firebombing was used as a military tactic.

معنی فارسی کلمه firebomb

: معنی firebomb به فارسی

بمب آتش‌زا دستگاهی است که برای ایجاد آتش یا حرارت در محل هدف استفاده می‌شود، معمولاً به صورت نظامی.