معنی فارسی firebreather
B2آتش‌نفس، شخصی که با استفاده از تکنیک‌هایی خاص، شعله‌های آتش را ایجاد می‌کند و به نمایش می‌گذارد.
A performer skilled in breathing fire and creating fire effects.
- noun
noun
معنی(noun):
A performer who creates fireballs by breathing a fine mist of fuel over an open flame.
معنی(noun):
Any creature, such as a dragon, that breathes flame.
معنی(noun):
A verbally aggressive person.
مثال:
Our new boss is a real firebreather!
example
معنی(example):
یک آتش‌نفس می‌تواند الگوهای زیبایی از شعله را در آسمان شب ایجاد کند.
مثال:
A firebreather can create beautiful patterns of flame in the night sky.
معنی(example):
آتش‌نفس همه را با نمایش آتشین خود شگفت‌زده کرد.
مثال:
The firebreather amazed everyone with his fiery display.
معنی فارسی کلمه firebreather
:
آتش‌نفس، شخصی که با استفاده از تکنیک‌هایی خاص، شعله‌های آتش را ایجاد می‌کند و به نمایش می‌گذارد.
