معنی فارسی firedog
B1شیء تزیینی یا کاربردی که معمولاً برای نگه‌داشتن چوب‌های آتش در شومینه استفاده می‌شود.
An object, often ornate, used to hold logs near a fireplace.
- noun
noun
معنی(noun):
A Bronze Age artifact used in worshipping either bulls or the moon, or as a holder for wooden logs to be used in a fire altar.
معنی(noun):
(chiefly US) Either of a pair of horizontal metal supports for holding logs in a fireplace
example
معنی(example):
فایر داگ معمولاً برای نگه‌داشتن چوب‌های آتش در نزدیکی شومینه استفاده می‌شود.
مثال:
A firedog is often used to hold firewood near the fireplace.
معنی(example):
آنها فایر داگ‌ها را در جلوی بخاری گذاشتند تا چوب‌ها در جای خود باقی بمانند.
مثال:
They placed firedogs in front of the hearth to keep the logs in place.
معنی فارسی کلمه firedog
:
شیء تزیینی یا کاربردی که معمولاً برای نگه‌داشتن چوب‌های آتش در شومینه استفاده می‌شود.
