معنی فارسی fireflirt

B1

فایرفلیرت به ایما و اشاره‌های عاشقانه و بازیگوشانه در یک رابطه اشاره دارد.

A playful and flirtatious connection, often sparked by attraction.

example
معنی(example):

او در طول مهمانی با او کمی flirt کرد.

مثال:

She had a fireflirt with him during the party.

معنی(example):

آتش‌لبخند ناکام بین آنها برای همه واضح بود.

مثال:

The fireflirt between them was obvious to everyone.

معنی فارسی کلمه fireflirt

: معنی fireflirt به فارسی

فایرفلیرت به ایما و اشاره‌های عاشقانه و بازیگوشانه در یک رابطه اشاره دارد.