معنی فارسی fireless
B1بدون آتش (fireless) به معنای عدم وجود شعله یا گرما است.
A state of being without fire or flames.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کمپ بدون آتش آرام و ساکت بود.
مثال:
The fireless camp was peaceful and quiet.
معنی(example):
آنها یک شب بدون آتش را زیر ستارگان سپری کردند.
مثال:
They enjoyed a fireless evening under the stars.
معنی فارسی کلمه fireless
:
بدون آتش (fireless) به معنای عدم وجود شعله یا گرما است.