معنی فارسی firepan

B1

آتشگاه، ظرفی که برای جمع‌آوری خاکستر و زغال‌های ناشی از آتش استفاده می‌شود.

A container designed to collect ashes and embers from a fire.

example
معنی(example):

یک آتشگاه برای جمع‌آوری زغال‌ها و خاکسترهای آتش استفاده می‌شود.

مثال:

A firepan is used to catch embers and ashes from a fire.

معنی(example):

او آتشگاه را زیر کباب‌پز گذاشت تا از کثیف شدن جلوگیری کند.

مثال:

He placed the firepan under the grill to prevent mess.

معنی فارسی کلمه firepan

: معنی firepan به فارسی

آتشگاه، ظرفی که برای جمع‌آوری خاکستر و زغال‌های ناشی از آتش استفاده می‌شود.