معنی فارسی firetower
B1برج آتش به سازهای اطلاق میشود که برای تشخیص و نظارت بر آتشسوزیهای جنگلی و حفظ ایمنی ساخته شده است.
A tall structure designed for observation and monitoring of forest fires.
- NOUN
example
معنی(example):
برج آتش برای نظارت بر آتشسوزیهای جنگل استفاده میشود.
مثال:
The firetower is used to monitor forest fires.
معنی(example):
آنها به بالای برج آتش رفتند تا دید بهتری از منطقه داشته باشند.
مثال:
They climbed the firetower to get a better view of the area.
معنی فارسی کلمه firetower
:
برج آتش به سازهای اطلاق میشود که برای تشخیص و نظارت بر آتشسوزیهای جنگلی و حفظ ایمنی ساخته شده است.