معنی فارسی firing pins
B2قطعه‌ای در سلاح که با فشار دادن ماشه آزاد شده و به گلوله ضربه می‌زند.
A small part in a firearm that strikes the primer of a cartridge to ignite the gunpowder.
- noun
noun
معنی(noun):
The part of the firing mechanism which strikes the cartridge's primer to ignite the gunpowder.
example
معنی(example):
سازنده سلاح پین آتش را تعویض کرد تا اطمینان حاصل کند که سلاح به درستی کار می‌کند.
مثال:
The gunsmith replaced the firing pin to ensure the weapon functions properly.
معنی(example):
یک پین آتش آسیب‌دیده می‌تواند از شلیک سلاح جلوگیری کند.
مثال:
A damaged firing pin can prevent a firearm from firing.
معنی فارسی کلمه firing pins
:
قطعه‌ای در سلاح که با فشار دادن ماشه آزاد شده و به گلوله ضربه می‌زند.
