معنی فارسی firmitude
B1Firmitude به معنای استحکام و پایداری درستی است.
The quality of being firm or resolute.
- NOUN
example
معنی(example):
استحکام او در مذاکره همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His firmitude in negotiations impressed everyone.
معنی(example):
او در مواجهه با چالشها استحکام زیادی از خود نشان داد.
مثال:
She showed great firmitude when faced with challenges.
معنی فارسی کلمه firmitude
:
Firmitude به معنای استحکام و پایداری درستی است.