معنی فارسی first-footed
B1نفر اولی که در سال نو وارد یک خانه میشود و به طوری سنتی ویژگیهایی خاص مانند قد بلند و موهای تیره دارد.
Referring to a person who is the 'first-foot' or who enters a house first after midnight on New Year's Eve.
- VERB
example
معنی(example):
او با ورود به خانه دوستش در نیمه شب، اولین نفر در سال نو شد.
مثال:
He was first-footed into the New Year by entering his friend's house at midnight.
معنی(example):
طبق سنت، کسی که به عنوان اولین نفر وارد میشود باید قد بلند و موهای تیره داشته باشد.
مثال:
Traditionally, someone who is first-footed should be tall and dark-haired.
معنی فارسی کلمه first-footed
:
نفر اولی که در سال نو وارد یک خانه میشود و به طوری سنتی ویژگیهایی خاص مانند قد بلند و موهای تیره دارد.